حجاب برای دیده شدن زن:
انسان موجودی مرکّب از روح و جسم است و حقیقت انسانی او روح است نه بدن. بدن مَرکَب انسان است. ما انسانها راه زیادی آمدیم تا به عالَم طبیعت و دنیا رسیدیم. ابتدا در عالَم انوار بودیم. با ورود به عالَم انوار، مرکبی از جنس نور در اختیار ما قرار گرفت و بر آن سوار شدیم تا :
۱- چگونگی و علّت ظهور پدیده ی بی حجابی در عصر مدرنیسم، در مباحث آتی کتاب بیان شده است.
۲- در اثر حجابهای عالم طبیعت، ما آن عوالم را به یاد نمی آوریم. با سیر و سلوک عرفانی میتوان حجابها را شکافت و آن عوالم را به یاد آورد.
اینکه آن عالَم طی شد. سپس از آن مرکب پیاده شدیم و مَرکب مزبور در آن عالم ماند و ما وارد عالَم اظلّه و اشباح (سایه ها) شدیم و در آنجا بر مرکبی از جنس شَبَح سوار شدیم. پس از طی کردن آن عالَم، از مرکب شبحی هم پیاده شدیم و آن مرکب در آن عالم ماند و ما وارد قیامت شده و سوار بر مرکبی از جنس آن عالَم خواهیم شد.
انسان همچون مسافری است که قسمتی از سفرش را با هواپیما، قسمت دیگر را با اتومبیل و بخش دیگر را با کشتی طی میکند. خود مسافر غیر از هواپیما، اتومبیل و کشتی است. خود انسان نیز غیر از پیکرهایى است که به عنوان مرکب در هر عالَم در اختیارش قرار میگیرد. نکته ی مهم این است که گاهی ظهور مرکب و وسیله ی نقلیّه، مانع توجّه به کسی میشود که سوار بر آن است. فرض کنید یک اتومبیل بسیار شیک و خوش استیل و زیبا از خیابان رد میشود و همه ی افراد، خیره خیره به آن اتومبیل نگاه میکنند. وقتی اتومبیل رد شد، اگر از آنها سوال شود: راننده ی اتومبیل زن بود یا مرد؟ عینکی بود یا نه؟ لباس او چگونه بود؟ جواب خواهند داد: به راننده چه کار داریم؟ ماشین را ندیدی چقدر زیبا بود؟!
خداوند متعال در آفرینشِ بدنی که زن بر آن سوار است، زیبایی و ظرافت بیشتری به خرج داده است. اگر این مرکب بی پرده در جامعه عرضه شود، توجّه همگان به سمت بدن، که مرکب زن است معطوف میشود و هیچ کس توجّه نمیکند و اهمیّت نمی دهد که روحی که بر این مرکب سوار است، کیست؟!
زن یعنی شخصیّت انسانی زن. زن یعنی اندیشه و کمالات انسانی و دانش و تفکّرات زن و در یک جمله، یعنی روح زن. امّا هنگامی که زن بدن خود را آرایش و تزیین میکند و در جامعه در معرض دید قرار میدهد، همه ی توجهها به بدن او متمرکز میشود و کسی به دید یک انسان، با اندیشه، دانش، روحیّات و اخلاق انسانی به او نمی نگرد. یعنی شخصیّت انسانی او در پشت زیبایی جسمانی او گم میشود.
اسلام میگوید: ای زن! بدن تو حجاب و مانع دیده شدن شخصیّت توست، پس آن را بپوشان تا خودت دیده شوی و توجّهها به شخصیّت انسانی ات متمرکز شود. حجاب، مانع دیده شدن تو نیست؛ بلکه برای این است که خودِ حقیقی ات دیده شود. بدنت را بپوشان تا خودت دیده شوی؛ تا هنگامی که به تو نگاه میکنند، به دانش، اندیشه، اخلاقیّات، شخصیّت و حقیقت وجودی و جنبه ی انسانی ات توجّه کنند. ای زن! آن هنگام که خدا روح تو را آفرید، فرمود: فَتَبارکَ اللّهُ اَحسَنُ الخالِقینَ (۱): آفرین بر خدا، نیکوترین آفرینندگان. این اشتباه بزرگی است که تمام زیبایی خود را در پیکر جسمانی و مرکب خاکی ات بدانی. اگر حقیقت خود را بشناسی، میبینی که جلوه ی جمال بی نهایت خدایی. خداوند زیباییهای زیادی در وجود تو پنهان کرده است. خود را کشف کن.
اگر زنی به زیبایی هایى که خداوند در روحش تعبیه کرده است پی ببرد، هرگز به زیبایی ظاهری اش نمی نازد. ای زن! خود را با مرکبت عوضی نگیر، که تو خیلی بالاتر از آن هستی.
چقدر کوته فکری و تنگ نظری است که زن فکر کند هیچ بخش خواستنی تر و جذّاب تر و دوست داشتنی تر از بدن، در او وجود ندارد. شخصی را در نظر بگیرید که قصری بسیار مجلّل با تالارها و سالنهای فوق العاده زیبا دارد. این قصر مجلل، انباری و سرویس بهداشتی هم دارد. طبیعتاً در قصر به این زیبایی، انباری و حمّام و توالت را نیز زیبا درست کرده اند. امّا چقدر کوتاه فکری است که صاحب این قصر، به هر مهمانی که بر او وارد میشود، انباری، دستشویی و توالت آن را نشان دهد. زیبایی شَخصیّت زن که خدا در روح او قرار داده است کجا و زیبایی پیکر جسمانی اش کجا؟!
البتّه اسلام نمی گوید همین مرکب را هم به طور مطلق و همیشه بپوشان. بلکه میگوید آن را آرایش کن و به همسرت تجلّی کن که خداوند برای این کار به تو اجر میدهد. امّا بدنت را در جامعه عرضه نکن که خودت گم میشوی.
پس حجاب برای دیده نشدن زن نیست؛ بلکه برای دیده شدن اوست.
---------------
1).سوره ی مومنون، آیه ی ۱۴.
مهدی طیب (حجاب وحقوق زن)