الف بای بندگی...

هدف تبین مبانی دینی وکمک به رشدمعنوی وفرهنگی

الف بای بندگی...

هدف تبین مبانی دینی وکمک به رشدمعنوی وفرهنگی

بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به پیشرفت علم وتکنولوژی ولزوم تولید مطالب علمی وفرهنگی وتوجه خاص رهبری معظم(حفظه الله) برآن شدیم در راستای تبلیغ دینی وآشنایی با معارف حقیقی عبودیت سعی خودرا مبذول نماییم تا به یاری حضرت حق دراین جبهه فرهنگی خادمی باشیم برای انقلاب ونظام اسلامی ان شاء الله .

پیوندها
۲۸
بهمن ۹۵





یکی از القاب حضرت زهرا سلام الله علیها کوثر است. در قرآن نیز سوره‌ای است که به نام
ایشان معروف شده است. کوثر، بزرگ‏ترین هدیة الهى است، زیرا هدیة اشرف معبود به اشرف مخلوقات است و این هدیة نفیس در کوچک‌ترین سورة قرآن مطرح شده است: « إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ».

چرا این هدیه، نفیس است؟ در ماجراى فتح مکه که مشرکان دسته دسته و فوج فوج به اسلام وارد مى‏شدند، خداوند، تنها دستور مى‏دهد که ای پیامبر تسبیح بگو: «رَأیتَ النَّاس یَدخلون فى دینِ اللَّه أفواجا فَسَبّح‏»؛ اما وقتى به او می‌گوید ما به تو کوثر عطا کردیم دستور می‌دهد: «فصلّ لربّک؛ ای پیامبر نماز بگذار». گویا اهمیّت کوثر از اسلام آوردن مشرکان بیش‏تر است. برویم سراغ قرآن ببینیم معنای کوثر چیست؟

إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ

در آخرین آیة سورة کوثر، خداوند متعال مى‏فرماید: «إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ». از این آیه استفاده مى‏شود که مراد از کوثر چیزى ضد ابتر است؛ عرب به افراد بى ‏عقبه و بى ‏نسل که فرزند پسر ندارند و با مردن، آثارشان محو مى ‏شود، ابتر مى‏ گوید.

البتّه کوثر، معنایى عام دارد و شامل هر خیر کثیر مى ‏شود؛ ولی مقصود خداوند از کوثر در این آیه، هیچ چیز نیست مگر همان ذریه پاک رسول‌الله از نسل فاطمه زهرا سلام الله علیها. زیرا:

* اگر مراد از کوثر اخلاق نیک باشد، پیامبر که داراى خلق عظیم بود. «وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ» بر این اساس معنا ندارد که خداوند به ایشان چیزی بدهد که خود داراست.

* اگر مراد از کوثر، عبادت باشد، حضرتش به قدرى عبادت مى‏ کرد که آیه نازل شد: «ما قرآن را نفرستادیم تا این گونه خود را به مشقّت اندازى؛ مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى

* اگر مراد از کوثر، امّت کثیر باشد، طبق وعدة الهى اسلام بر تمام جهان غالب خواهد شد: «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ».

* اگر مراد از کوثر، شفاعت باشد، خدا تا جایى که پیامبر راضى شود از امّت او مى‏بخشد: «وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى».

پس مراد همان ذریه اوست به خصوص با توجه به شأن نزول این سوره، معلوم می‌شود که غیر فرزندان حضرت فاطمه سلام الله علیها چیز دیگری مراد نمی‌باشد.

مقایسه‌ای بین دو سورة کوثر و تکاثر

1. کوثر ارزش است و تکاثر ضدّ ارزش، زیرا اولى عطیّه الهى است که دنباله‏ اش ذکر خداست: « أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ...» ولی دوّمى یک رقابت منفى که دنباله ‏اش غفلت از خداست: «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ».

2. کوثر ما را به مسجد مى ‏برد براى نماز: «فَصَلِّ لِرَبِّکَ‏» و تکاثر ما را به گورستان مى ‏برد براى سرشمارى مردگان: « حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ».

3. در عطاى کوثر بشارت است: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ»؛ و در تکاثر تهدیدهاى پى در پى: « کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ کَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ».

4. کوثر، عامل رابطه با خالق است: «أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ...‏» و تکاثر، وسیله‏ اى براى سرگرمى با مخلوق: «أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ».

شأن نزول سورة کوثر
عاص بن‏ وائل سهمی، یکی از مشرکان مکه بود. یک روز کنار باب بنی السهم، یکی از درهای مسجد الحرام، با رسول گرامی اسلام ملاقات کرد و با آن حضرت به گفت‌وگو پرداخت. قریشی‏‌ها که شاهد این منظره بودند از او پرسیدند: «با چه شخصی سخن می‏گفتی؟» پاسخ داد: «با ابتر!»

این پاسخ به آن رو ‏بود که آن حضرت فرزند پسری نداشت و عرب جاهلی کسانی را که دارای فرزند پسر نباشند «ابتر» قلمداد می‏کرد؛ زیرا تنها راه استمرار اهداف فرد را در وجود پسر می‏‌دانستند. در این هنگام سورة کوثر نازل شد و بیان داشت: «که آن کسی که گفت ابتر خودش ابتر است.» این خبر غیبی محقق شد. پیامبر نسلش استمرار پیدا کرد و نسل عاص بن وائل از بین رفت و نابود شد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی