از جناب عبد الرحمن السهیلی:
یا مَن یَری ما فی الضَمیرِ و یَسمَع
انت المُعِدُّ لِکُلِّ ما یُتَوَقَّع
یا مَن یُرجی فی الشَدائدِ کُلِّها
یا من اِلَیه المُشتکی و المَفزَع
یا من خزائنُ مُلکِه فی قولِ کُن
اُمنُن فاِنَّ الخَیرَ عندکَ اَجمَع
مالی سِوی فقری الیک وسیلةٌ
فبِالاِفتِقارِ الیکَ فقری اَدفَع
مالی سوی قَرعی لِبابکَ حیلةٌ
فَلَئِن رَدَدتَ فَاَیُّ بابٍ اَقرَع
و مَن الذی اَدعو و اَهتَفُّ باسمه
ان کان فضُلکَ عن فقیرِک یَمنَع
حاشا لِمَجدکَ ان تُقنِطَ عاصیا
والفضل اَجزَلُ و المواهب اَوسَع
ثم الصلاة علی النبی و آله
خیرُ الانامِ و من به یُستَشفَع
ترجمه شعر:
ای کسی که آنچه در باطن است را می بینی و می شنوی
تویی که آماده کننده تمام آرزوها هستی
ای کسی که در همه سختی ها، به تو امید می رود
ای که همه به تو شکایت می کنند و به تو پناه می برند
ای که خزانه پادشاهیت در آیه کن فیکون است
بر من منت بگذار که همه نیکی در نزد تو جمع است
من هیچ چیز برای آمدن به درگاه تو غیر از فقرم ندارم
و با اظهار فقر به درگاه تو، فقر را از خود دور می کنم
و جز کوبیدن درب خانه تو چاره ای ندارم
پس اگر تو مرا از در خانه ات باز گردانی، کدام درب را بکوبم
و من چه کسی را بخواهم و به نام چه کسی پناه برم
اگر تو فضل و کرمت را از گدایت دریغ کنی
حاشا که تو گنهکار را از درخانه ات نا امید کنی
چرا که رحمت و موهبت تو بسیار است
سپس درود بر پیامبر و خاندان مطهرش
بهترین مردم و همان کسی که مردم او را شفیع خود قرار می دهند
.............................................
اشعار_عربی
منبع: عده الداعی ابن فهد حلی.