
وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ
پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید.
قضای الهی یعنی خواست ومشیت الهی در مرتبه اول واعلی که شانیت حضرت حق داراست ،و فارق از هر گونه غیر.
خواست خداوند سبحان همان علم اوست و همان قدرت و کمال مطلق او،که در تمامی مراتب خلقت جاری و ساری شده است.
حال وقتی حکم قطعی از طرف حاکم بلا منازع بر این شده است که بر غیر او سر خم نباید نمود حتما دنیایی از علم وحکمت در آن نهفته است که مجال صحبت از آنها نیست.
اما عبادت صحیح لوازمی دارد؛
عبد بودن یعنی تسلیم محض شدن در همه زندگی (پس عبادت مخصوص اعمال عبادی نیست)
عبد بودن یعنی به موقع ،کامل ،و با آداب مخصوص که مولی طلب کرده انجام شود(پس عمل ناقص بعد از گذشت وقت با اداب تشریعی نه تنها دست گیر نیست بلکه باز دارنده از رشد وکمال است)
نکته اصلی در عبد بودن و عبادت روح و جان عبادت است که توجه قلبی به تمامه به حضرت حق متعال است و اگر نماز انسان خالی از این توجه شد یعنی روح ندارد و جسم بی روح خودش را هم نمی تواند حمل کند چه برسد به اینکه معراج مومن باشد.
..............................................................
اسراء23