سوره آل عمران آیه 147:
ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
پروردگارا گناهان ما را بیامرز و از ستمی که در باره خود کرده ایم در گذرو ما را ثابت قدم بدار و در مقابله کافران یاری فرما
نکته ایی که در اینجاست اینست که چرا بعد از طلب غفران برای گناهان کلمه اسرافنا ذکر شده است؟
در تفاسیر ذکر شده که رابطه بین ذنوب واسراف در امر عموم خصوص من وجه است ،یعنی با ذکر ذنوب نمی توان تمام افراد اسراف را هم شامل نمود.
اساسا ذنوب که جمع ذنب به معنای دنباله یا همان عواقب افعال بد انسان است(در مورد افراد عادی) هر فعلی از افعال حرام وگناه انسان را شامل میشود که گاهی در این دامنه مکروهات و کارهایی که باعث کوچک نمودن شخصیت خود آن فرد هست را هم در بر میگیرد.
اسراف در امر علاوه بر جنبه های گناه در بسیاری جنبه های معمولی هم شامل میشود، مثلا غفلت از ذکر ویاد خداوند هرچند که گناه ومعصیت نیست ولی به همان اندازه انسان از راه کمال عقب میماند واز خدای متعال دور میشود.
در ادامه اگر شخصی خواست به ثبات قدم در دین برسد که شیوه اولیاء الهی است باید گناه را ترک و اسراف در امر هم نداشته باشد که در این صورت انسان بر کافران پیروز خواهد شد که بزرگترین کافر همان شیطان است.
آنهایی که ادعای اعتدال گرایی و میانه روی میکنند آیا از گناهان گذشته و اسراف هایی که میکنند توبه کرده اند؟آیا اینان قابل اعتماد هستند وثبات قدم دارند؟