
سوره هود آیه 46:
قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّی أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ
فرمود اى نوح او در حقیقت از اهل تو نیست او داراى کردارى ناشایسته است
پس چیزى را که بدان علم ندارى از من مخواه من به تو اندرز مى دهم که مبادا
از نادانان باشى...
در حدیث بسیار زیبایی که به مناسبت امام حسن مجتبی علیه السلام در اینجا بیان میشود حقیقت اهل بودن وخویشاوندی را چنین بیان میفرماید:
«أَلْقَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَ الْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ المَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُهُ.»
خـویشاونـد کسـى است کـه دوستـى و محبّت، او را نـزدیک کرده باشد و اگـر چـه نـژادش دور بـاشد.و بیـگانـه کسـى است کـه از دوستـى و محبّت به دور است و گرچه نژادش نزدیک باشد.
داستان پسر نوح هم همین است که با وجود رابطه فرزندی برای حضرت نوح اما خداوند اورا اهل برای پیامبرش نمیداند ومیفرماید او اهل وخویشاوند تو نیست چون او محبت وعشق خداوند را در دل ندارد.
اصلا به طور کلی تمام کسانی که در قیامت محشور با اهل بیت واولیاء الهی هستند این رابطه ومحبت بین آنها شکل گرفته واهل هستند...
پس با خود ببینیم که اهل برای چه هستیم ونااهل برای چه...
..................................................
تحف العقول ص 234