۲۳
بهمن ۹۵

رُوی عن أمیرالمُومنین علیه السلام أنّهُ قال :
عند دفن فاطمه (علیهاالسلام) کالمُناجی به رسول الله"صلی الله علیه وآله" السلام علیک یا رسول الله، عنّی وعن ابنتک النّازله فی جوارک والسریعه الّلحاق بک؛ قََلَّ یا رسُول اللّه عن صفیّتک صبری، ورَقَّ عنها تجلُّدی، ألاّ أنّ لی فی التّأسّی بعظیم فُرقَتِکَ وفادح مُصیبتک مُوضع تعزّ، فلقد وسَّدتُک فی ملحُوده قبرک، وفاضت بین نحری و صدری نفسُک،أنّا لله وإنّا إلیه راجعُون. فلقد استُرجعت الودیهُ، وأُخذت الرّهینهُ، أمّا حُزنی فسرمدُ، و أمّا لیلی فمُسّهدُ، إلی أن یختار اللهُ لی دارک الّتی أنت بها مُقیمُ، وستُنبّئُک ابنتُک بتضافُر أُمّتک علی هضمها، فأحفها السُّؤال، واستخبرها الحال، هذا ولم یطُل العهدُ، ولم یخلُ منک الذّکرُ؛ والسّلامُ علیکُما سلام ُمودّعٍ، لاقالٍ ولا سئیمٍ، فإن أنصرف فلا عن ملالهٍ، وإن أُقم فلا عن سُوء ظنّ بما وعداللّهُ الصابرین.نقل است حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام دفن آن بی بی دو عالم ،این چنین با خود روضه می خواندند:
سلام بر تو ای رسول خدا ازمن و از دخترت فاطمه"علیها السلام" که هم اکنون به نزد تو آمد و زودتر از همه به تو ملحق شد، ای رسول خدا، کاسه صبرم با دوری از یار خالصت فاطمه" علیها السلام" لبریز گشته و پوست بدنم شکافته شده است، ولکن چاره ای جز صبر ندارم، همچنانکه بر مصیبت عظیم قبل از آن، یعنی بر فراق و دوری تو صبر نمودم، آنگاه که خودم تو را دفن کردم، و جانت از میان سینه و آغوش من بالا رفت. انّاللّه و انّا إلیه راجعون!
(ای رسول خدا)، هم اکنون آن امانتی که در نزد من نهاده بودی، تا روزی که خداوند مرا نیز به شما ملحق کند! واما دخترت فاطمه "علیها السلام" به تو خبر خواهد داد که اُمّتت چگونه با شکستن پهلوی او از وی پذیرایی کردند؛ پس تو خودت از او سوال کن و حالش را بپرس ( تا ماجرا را بگوید و بگوید که در آن هنگام علی در چه شرایطی بود!). همه اینها هنگامی اتفاق افتاد که هنوز مدت زیادی از پیمان مردم با تو نگدشته بود و هنوز مصیبت تو از یاد نرفته بود.
سلام بر تو ای رسول خدا و سلام بر دخترت، سلام دوری و جدایی، سلام کسی که نه مخالفت با حق میکند و نه از ادامه راه ملول میشود؛ اگر از سوگ و عزای خود دست بکشم بخاطر ملالت و خستگی نمیباشد و اگر مدام بر سوگ و غم از دست دادن شما بنشینم، نشان از سوء ظن به وعده های خداوند نسبت به صابران نمیباشد.
.....................................................................................
مناقب شهر آشوب ج۲ ص ۳۶۴
روضه الواعضین ص ۱۵۲- امالی مفید ص ۲۸۲ کشف الغمّه ج۱ ص ۵۰۴